صدها کشته و ویرانی هزاران خانه و تلف شدن هزاران راس دامها و مواشی مردم، نتیجه سیلابهای متعددی است که در چند روز گذشته، ولایت مختلف کشور را در بر گرفته است.
اداره طالبان پس از وقوع این حوادث، حتی قادر نیست که کمترین خدمات را به هموطنان سیل زده ارایه کند، چه رسد به اینکه برای مهار سیلاب ها، برنامه ای داشته باشد. آبخیزداری و مهار سیلابهای فصلی در مناطق کوهستانی، از ضروریات مهم کشور است که هیچ وقت در برنامههای کاری حکومتهای افغانستان نبوده است.
سد سازیهای سالهای اخیر، بیش از آنکه جنبه فنی داشته باشد و طرحهایی برای توسعه منابع آبی کشور شمرده شود، جنبه سیاسی دارد و به منظور در اختیار گرفتن کنترل آب برای تحت فشار قرار دادن همسایهها از آن استفاده میشود. ادارهی کنونی حاکم بر کشور، نه منابع مالی کافی برای اجرای پروژههای کلان را در اختیار دارد و نه از نظر فنی قادر است پروژههای بزرگی نظیر کانال قوشتپه یا توسعه سدهای مختلف در غرب کشور را انجام دهد.
کاملا روشن است که اجرای طرح بزرگی همچون کانال قوشتپه که نیازمند نقشهبرداریهای متعدد هوایی با پهپاد و تامین لوجستیکی بسیار قدرتمند است، توسط طالبی که تازه از کوه پایین شده، ممکن نیست.
اینکه دست چه کسانی در پس اجرای چنین طرحهایی است و چه اهدافی را دنبال میکند، باید در جای خودش به صورت مفصل بررسی شود، اما نباید از این حقیقت چشم پوشید که طالب، به ابزاری در مسیر نزاع نیابتی و تعارض منافع کشورهای متعدد در منطقه تبدیل شده است و چنین روندی هرگز به نفع مردم افغانستان نیست.
مدیریت آبهای افغانستان، یک امر ضروری است، اما سیاسی کردن آن برای تامین منافع برخی از کشورهای خارجی و آسیب زدن به برخی دیگر از کشورها بهویژه همسایگان افغانستان غیر قابل قبول است و در دراز مدت هزینههای غیرقابل جبرانی را به کشور و مردم ما تحمیل خواهد کرد.
اگر کنترل آبها توسط طالبان، یک مسأله سیاسی نیست، این پرسش قابل طرح است که چرا تمرکز طالبان فقط بر کانال قوش تپه و آب هیرمند است بی آنکه به سایر منابع آبی که وارد پاکستان میشود، توجهی صورت بگیرد؟ در سه سال گذشته، طالبان، با رندی از مسأله آب به عنوان یک ابزار اعمال فشار بر برخی از همسایگان استفاده کرده و جالبتر آنکه برخی همسایگان هم، با این رندی کنار آمده اند!
در روزهای گذشته، سیلابهایی که طالبان توان مهار آن را نداشتهاند به سمت ایران سرازیر شده و برخی مقامات ایرانی، تلاش دارند آن را به عنوان سهم حقابهی ایران جا بزنند در حالیکه منابع رسمی و نهادهای مرتبط، چنین چیزی را تایید نمیکنند.
اینکه طالبان بخواهند از هر ابزاری برای تحت فشار دادن همسایگان سوءاستفاده کنند قابل فهم است، اما اینکه قربانی، با جانی در این مسیر همراهی کند، حقیقتا قابل فهم نیست. واقعیت این است که سیلاب اصلی، خود طالب است. حجم خرابیهای این سیلاب ویرانگر، بعد از فروکش کردن طوفان معلوم خواهد شد. https://panjshirnews.com/vdca.0nek49nie5k14.html
panjshirnews.com/vdca.0nek49nie5k14.html