تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۵
کد مطلب : ۳۷۰۳
تعداد نظر۱
جالب است ۱
ریشه‌ی فجایع "پاراچنار" در کابل است!

فرمول آشوب

فرمول آشوب
■ سیداحمد موسوی مبلغ[رییس خبرگزاری اطلس]
آنچه که این روزها در پاراچنار اتفاق می افتد، آنقدر وحشتناک است که نه زبان، یارای گفتن آن را دارد و نه چشم، طاقت دیدن آن را. صدها انسان بیگناه، سلاخی شده اند و هزاران نفر در معرض خطر قرار دارند.

آنهایی که کشته می‌شوند، پشتون هستند و آنهایی که می‌کشند هم پشتون هستند. اما پشتون های تکفیری، هم تباران شیعه مذهب خود را از دم تیغ میگذرانند. به گفته افراد مطلع، در نسل کشی شیعیان پاراچنار، این طالبان هستند که بیشترین سهم را دارند.

فرمول آشوب در منطقه، مدتهاست که عوض شده است. چه کسی بپذیرد یا نپذیرد، تروریست های تکفیری، سنجه حلیت قتل را، همسو بودن یا نبودن انسانها با عقاید افراطی خود میدانند نه نژاد و قومیت آنها.

مفتی های طالبان، در مانیفیست خود، شیعیان را اهل بدعت و مهدور الدم
میدانند. اما جنگ مذهبی آنها، تنها با شیعیان نیست. تقابل حنفیت اعتدالی و سلفی گری تکفیری، از سفیدی چشم هم به ما نزدیک تر است و شیعیان، به دلیل اینکه هیچ پناهی ندارند، در ابتدا مورد تهاجم واقع می‌شوند و پس از آنها، اهل سنت معتدل هم در منطق تکفیری طالبان، مستحق مرگ خواهند بود.

ریشه های قدرت یافتن تروریست های تکفیری در منطقه را باید در توافق‌نامه دوحه جستجو کرد. اما آنچه که محل تاسف است، همراهی قربانیان احتمالی افراط گرایی، با این طرح خطرناک است. تطهیر طالبان و تلاش برای مشروعیت بخشی به این گروه، دقیقا همراهی و مساعدت به قدرت گرفتن اندیشه تکفیر در منطقه بود.

اکنون، شعله این فتنه کاملا برافروخته و عن‌قریب است که آتش آن، اگر مهار نشود، تمام منطقه را در برگیرد. در سه سال گذشته، هر بار که از خطرات سلطه سلفی ها در پوشش طالبان بر جغرافیا و میلیارد ها دلار امکانات نظامی سخن گفتیم، دهان های یاوه گوی زیادی در مدح طالب باز شدند و فریاد گران رنج و مظلومیت انسان رنجیده افغانستانی و انذار دهندگان خطرات محتمل را به برهم زدن آرامش مردم متهم کردند.

پاراچنار و نسل کشی این روزهای طالبان در این خطه، یک پیش درآمد است بر آنچه که فردای بسیار نزدیک، بر سر همه مان از (شیعه و سنی) خواهد آمد. ما چه ستمگری طالب و بغاوت او را فریاد بزنیم و چه سر در گریبان بردگی و رعیت شدن برای طالب فرو ببریم، نهایتاً با همان سرنوشتی مواجه خواهیم شد که در شام و عراق و پاراچنار بر سر مردم آمد. ستم پذیری، هرگز به آزادی ختم نمی‌شود. https://panjshirnews.com/vdce.78xbjh8fx9bij.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

راه درازی در پیش دارید. مشکل اصلی از فرهنگ سیاسی اجتماعی افغانستان‌ است. در افغانستان مسلمان بودن(آن هم از دید و به سلیقه ی ملت افغانستان نه اسلام حقیقی) اصل است در حالی که انسان بودن باید اصل باشد. فرهنگ ما ایرانی ها هم قرنها گرفتار این قضیه بود و خدا را شکر عبور کردیم از این قضیه و الان فقط مانده حاکمیت مان با این تغییر همراه شود. افغانستان حالاحالاها درست نخواهد شد فقط و فقط به خاطر سطح فرهنگ پایین سیاسی اجتماعی افغانستان.به آموزش و فرهنگ بپردازید. مشکل افغانستان کوتاه مدت نیست. باید نگرش مردمتان را تغییر دهید. ما در ایران( در سطح فرهنگ عامه مردم نه سطح حکومت) به این نتیجه رسیدیم که مسلمان و یهودی و مسیحی و بی دین همه انسان هستند و حقوق برابر دارند. این نگرش آغاز اصلاح خطاها و توسعه ی کشور است و با پیشرفت آموزش و نفی تعصب جاهلی و تعصب دینی مذهبی اتفاق خواهد افتاد.