تاریخ انتشار :شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۴۹
کد مطلب : ۳۷۶۸
جالب است ۳
در حاشیه‌ی مدیریت آشفته‌ی اخراج مهاجران افغانستانی از ج.ا.ایران

سخنی دردمندانه با دکتر پزشکیان، رییس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران

سخنی دردمندانه با دکتر پزشکیان، رییس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
■ م.ظ.اسحاق‌[ژورنالیست افغانستانی]
پیش‌درآمد؛
این سطور، بازتابی از یک اندوه عمیق و دغدغه‌ای برخاسته از دل جامعه‌ی مهاجر افغانستانی است. سخنانی که شاید هرگز به دست شما نرسد، اما وضعیت چنان آشفته و بغرنج است که سکوت، دیگر خیانت به حقیقت است.

جناب رییس جمهور!
گفتمان انتخاباتی شما بر دو ستون امیدبخش استوار بود: «کارآمدی مبتنی بر کارشناسی» و «حکمرانی مبتنی بر عدالت». در حوزه مهاجرین نیز، سه مسیر شفاف را وعده دادید: الف) بازگشت محترمانه مهاجرین فاقد مدرک
ب) ساماندهی مهاجرین قانونی
ج)رایزنی با کشورهای ثالث

این نوشتار نه برای نقد، که برای تحلیل آن شکاف عمیقی است که میان آن مبانی گفتمانی و رویکردهای اجرایی امروز دهان گشوده است. شکافی که حیثیت و آینده فرهنگی و تمدنی ایران را به چالش می‌کشد.

مهاجرین بدون مجوز اقامت
شکی نیست که مدیریت مرزها و تفکیک میان یک مهاجر عادی و یک تهدید امنیتی، از وظایف ذاتی هر دولتی است. اما رویه‌ی عملیاتی کنونی، در شتاب‌زدگی و غیاب نگاه کارشناسانه و انسانی به مجموعه‌ای از وقایع تلخ منجر شده که با هر دو اصل اعلامی شما در تضاد کامل است. گزارش‌های میدانی و روایت‌های شنیده شده، تصویری نگران‌کننده و فراتر از یک «اخراج غیرمحترمانه» را ترسیم می‌کند. گزارش‌هایی از رفتارهای تحقیرآمیز و برخوردهای فیزیکی خشن و نگرانی‌های جدی در مورد شرایط نامناسب نگهداری افراد در برخی اردوگاه‌ها. در این میان، وضعیت اقشار آسیب‌پذیر از همه دردناک‌تر است: روایت‌هایی از اخراج زنان باردار بدون ملاحظات کافی، جدا شدن کودکان
از آغوش خانواده و والدین، ورودهای شبانه به حریم خانه‌ها و اخراج خانواده‌ها بدون اعطای مهلتی برای تعیین تکلیف دارایی‌ها، استیفای حقوق مالی یا بازپس‌گیری ودیعه‌ی مسکن.

در این فرآیند، شکایت‌هایی مبنی بر فشارهای مالی غیررسمی و تلخ نیز به گوش می‌رسد. نگرانی عمیق‌تر آنجاست که در مواردی، مدارک هویتی معتبر افراد در این فرآیندها مفقود یا تخریب شده و آخرین رشته‌ی امیدشان قطع می‌شود. باید پرسید این وقایع و گزارش‌ها که از خروج حدود ۴۰۰ هزار مهاجر در سه ماه اول سال جدید منتشر شده، با کدام منطق کارشناسی و کدام برداشت از «کرامت انسانی» مورد تأکید قرآن و نهج‌البلاغه سازگار است؟ این رویکرد، اصل «اخراج محترمانه» را نه تنها محقق نکرده، بلکه آن را به یک خاطره تلخ و زخمی عمیق برای مهاجرین و یک نقطه تاریک در کارنامه‌ی اجرایی دولت تبدیل می‌کند.

این یک واقعیت جامعه‌شناختی است که در شرایط دشوار اقتصادی، گروه‌های آسیب‌پذیر ناخواسته به سپری برای توجیه برخی مشکلات تبدیل می‌شوند، اما این روند «سپر بلا ساختن»، به بهای از دست رفتن عدالت و انسانیت تمام می‌شود.

آسیب به سرمایه معنوی و اجتماعی ایران
مهاجران افغانستانی می‌گویند؛ وقتی به ایران پناه آوردیم، به سرزمینی بیگانه نیامدیم، به کشور همسایه‌ای آمدیم که زبان، دین و تاریخ‌مان قرن‌هاست در هم تنیده است. در حقیقت دارای یک تاریخ و فرهنگیم. ما ایران را با شعر حافظ و سعدی و با آغوش بازی که در تاریخ به روی دیگران گشوده بود، می‌شناختیم. اما رفتاری که امروز از سوی برخی مجریان دیده می‌شود، نه تنها قلب ما را به درد می‌آورد، بلکه تصویری غریب و ناآشنا از ایران به جهان نشان می‌دهد. این تصویر، بیش از آنکه به ما آسیب بزند، به آن «سرمایه معنوی» و حیثیت تاریخی تمدن ایرانی لطمه می‌زند که همیشه مایه‌ی احترام و امید بوده است. این یک «بحران بازنمایی» است. جایی که «روایت تمدنی» ایران در تضاد کامل با «کنش سیاسی» آن قرار می‌گیرد و «قدرت نرم» شما را در منطقه و جهان تضعیف
می‌کند.

خواسته و انتظار ما فراتر از یک سرپناه یا لقمه‌ای نان است. انتظار ما این است که ایران، همان همسایه‌ی بزرگ و بااصالتی بماند که در روزهای سخت، پناهگاه امن همزبانانش بوده است. ما از شما نمی‌‌خواهیم که از ما حمایت کنید، بلکه می‌خواهیم از تاریخ و آبروی این تمدن حمایت کنید. اجازه ندهید داستان ایران را بر اساس این رفتارهای تلخ بنویسند، در حالی که تمدن ایرانی قرن‌ها روایت از مهمان‌نوازی و کرامت برای گفتن دارد. این حیثیتی که امروز شاید ساده از دست برود، همان میراثی است که شما و ما را در طول تاریخ به یکدیگر پیوند داده است.

سامان‌دهی مهاجرین قانونی
دردناک‌تر از همه، وضعیت «مهاجرین قانونی» است. این دسته از مهاجرین انتظار داشتند که با وعده‌ی «سامان‌دهی» از حداقل ثبات و امنیت برخوردار شوند و حقوق اولیه‌ آنها به رسمیت شناخته شود. اما متأسفانه برخی فضاسازی‌های رسانه‌ای به تقویت نگاه منفی در جامعه دامن زده و بدون تفکیک، فضایی از ترس و بی‌اعتمادی را حاکم کرده است. این فضاسازی‌ها، فرآیند خطرناک «دیگری‌سازی» را در جامعه تقویت می‌کند که در آن، همسایه‌ی دیروز به «بیگانه‌ای» تهدیدآمیز و منشأ تمام مشکلات تقلیل داده می‌شود.

اما این گروه در عمل، به جای آن وعده‌ها، با موجی از سخت‌گیری‌های جدید روبرو شده‌اند. از افزایش چشمگیر هزینه‌های تحصیل فرزندان، تمدید کارت‌های اقامت و ایجاد محدودیت در رفت‌وآمدهای بین‌شهری گرفته تا محدودیت‌های شدید بانکی و اداری، قطع ناگهانی سیم‌کارت‌ها، محاسبه‌ی هزینه‌های درمان با تعرفه‌ی متفاوت و افزایش سرسام‌آور هزینه‌ی حمل و نقل بین‌شهری برای مهاجرین و موانع متعدد در عرصه اشتغال و تلخ‌تر آنکه این فشار مضاعف مالی و روانی بر جامعه‌ای تحمیل می‌شود که غالباً با کمترین حقوق و دستمزد و بدون برخورداری از هرگونه تأمین اجتماعی، چرخ‌های اقتصاد را در بخش‌های سنگین به حرکت درمی‌آورد.

این تناقض، یعنی نیاز ساختاری اقتصاد به نیروی کار مهاجرین و همزمان طرد اجتماعی و قانونی به حسی از «بیگانگی اجتماعی» عمیق دامن می‌زند. این رویکرد، عملاً مرز میان مهاجر «قانونی» و «غیرقانونی» را بی‌معنا کرده و حس بی‌ثباتی
و بی‌اعتمادی را حتی در بین قانون‌مندترین مهاجرانی که دهه‌ها در ایران زندگی کرده‌اند، تزریق می‌کند. باید پرسید این سیاست‌ها با کدام منطق «کارشناسی» و کدام «عدالت‌محوری» سازگار است؟

گفتگو با کشورهای ثالث
...و اما در مورد وعده‌ی «گفتگو با کشورهای اروپایی» که بارقه‌ی امیدی برای یافتن یک راه‌حل انسانی و پایدار بود، متأسفانه تاکنون هیچ نشانه‌ی روشنی از به ثمر نشستن آن مشاهده نشده است. این چشم‌انداز، می‌توانست با ایجاد مسیرهای قانونی مهاجرت، هم از فشار بر جامعه‌ی ایران بکاهد و هم جان و کرامت انسان‌های ناچاری را که به دست قاچاق‌چیان می‌افتند، حفظ کند. این سکوت دیپلماتیک و نامشخص بودن نتایج، این گمان را تقویت می‌کند که شاید عزم جدی برای پیگیری آن وجود ندارد و در نتیجه تمام فشار بحران همچنان بر دوش مهاجران و نیز جامعه‌ی میزبان باقی مانده است.

جناب آقای رییس‌جمهور!
آنچه در این نوشتار آمد، صرفاً شرح گوشه‌ای از رنج‌های ما مهاجران نبود؛ بلکه یک یادآوری دردمندانه از شکاف عمیقی بود که میان سه وعده‌ی انتخاباتی شما و آن چیزی که امروز در عمل بر ما می‌گذرد، وجود دارد. از نحوه‌ی اخراج‌های غیرانسانی تا سخت‌گیری‌های فزاینده بر مهاجرین قانونی و سکوت در عرصه‌ی دیپلماسی، هر سه حوزه تصویری مغایر با گفتمان «کارشناسی» و «عدالت‌محور» شما را به نمایش می‌گذارد.

این شکاف، بیش از آنکه جان و مال ما را بیازارد، در حال زدودن همان «سرمایه معنوی» و «حیثیت تمدنی» است که شما خود را متعهد به صیانت از آن می‌دانید. لذا، این متن یک دادخواهی برای ما نیست، بلکه یک دعوت صادقانه برای تحقق وعده‌های شماست. خواسته‌ی ما، انطباق کامل «عملکرد» مجریان با «گفتمان» و «وجدان» دولت شماست. ما به ایران همواره به چشم یک همسایه‌ی بزرگ و پناهگاهی تاریخی نگریسته‌ایم. امید داریم که با تدبیر و شجاعت حضرت‌عالی، این تصویر دوباره زنده شود و سیاست مهاجرتی ایران، آینه‌ی تمام‌نمای تاریخ پرافتخار، فرهنگ غنی، عدالت اسلامی و جایگاه آن به عنوان یک کنشگر فرهنگی مسئول در جهان امروز شود.

با احترام فراوان
تاسوعای حسینی
14/4/1404 https://panjshirnews.com/vdcf.vdmiw6decgiaw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما