تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۶:۴۶
کد مطلب : ۴۹۶
تعداد نظر۲
جالب است ۴
گفتگویی کوتاه با فرمانده"حسیب قوای مرکز"

برای آزادی، شرف، عزت و هویتمان می‌جنگیم

برای آزادی، شرف، عزت و هویتمان می‌جنگیم
دیروز (چهارشنبه ۱۳ بهمن/دلو) از پنجشیر خبر رسید که طالبان تهاجم سنگینی را علیه برخی خطوط مقاومت آغاز کرده‌اند. از صبح چندبار با چند فرمانده مقاومت در آنجا تماس گرفتم. اما هیچکدام بگوش نبودند. حدود ساعت چهار عصر شده بود که بالاخره توانستم با فرمانده "حسیب پنجشیری" معروف به "حسیب قوای مرکز" صحبت کنم. درباره این تجمع و تهاجم طالبان پرسیدم. گفت: "این خبر درست است. حدود سه هزار نیروی جدید از قطعه سرخشان را در سرتاسر دره پنجشیر جابجا کرده و در بعضی جاها هم امروز عملیاتی کردند، اما هیچ کاری کرده نتوانستند، پس عقب رفته به جای خودشان پس رفتند. برای دگه جاها هم پلان عملیات را دارند. البته ما هم آمادگی‌های عام و تام خودمان را داریم. تمام قرارگاه‌هایی که در ولایت پنجشیر هستیم، آمادگی‌های لازم را گرفته‌ایم. دیگر بیشتر از این توکلمان به پروردکار است."
در ادامه از فرمانده حسیب خواهش کردم همانطور که حرف می‌زنیم بگوید عکسی از او بگیرند و عکس را برای آنکه ضمیمه گفتگو شود برایم بفرستد. که محبت کرد و با وجود اوضاع آشفته و شلوغی که بود، عکس را فرستاد. همین تصویری است که ضمیمه این مطلب است.
گفتگوی ما خیلی شتابزده بود. با آنکه کوتاه بود اما بارها وسط حرفها تماس قطع شد. گاه در نوبت بعدی نیم‌ساعت
بعد موفق به ارتباط می‌شدم. عاقبت همین گفتگوی چند‌پارچه هم، ناتمام ماند. بنا شد در وقت مناسب دیگری یک مصاحبه مفصل با او داشته باشیم.جز پرسش مربوط به حضور سنگین اخیر طالبان در پنجشیر و پاسخ فرمانده حسیب که بالاتر ذکر شد، مابقی گفتگوی کوتاه ما به قرار زیر بوده که پیاده و تقدیمتان شده است.
                                محمدحسین جعفریان

○ آیا الان در ساحه هستید؟ آیا وقت شما آزاد است تا من چند سوال بپرسم؟

● فرمانده حسیب:
سرما اینجا شدید است، ولی در خدمت هستم، بفرمایید.
 
○ اگر در حال حرکت، یا گرفتار کار و هدایت نیروها هستید من در چنین شرایطی و چنین سرمایی مزاحم نمی‌شوم...

● فرمانده حسیب:
ما الان در حرکت نه، ولی نیروها در حال تحرک و ما در حال قومانده (فرماندهی) هستیم . . . ولی گپی نیست. به برف و سرما و جنگ عادت کرده‌ایم!

○ حسیب جان شما چرا می‌جنگید؟

● فرمانده حسیب:
برای آزادی. برای شرف و عزت. برای هویتمان. اگر نجنگیم، هویت ما، زبان و آزادی ما زیر سوال می‌رود.

○ آیا این‌ها را قبلا نداشتید؟

● فرماتده حسیب:
قبلا اندک آزادی داشتیم. الان چیزی به نام آزادی وجود ندارد.
 
○ اگر احمد مسعود یا کسانی که در رده‌های بالای مقاومت هستند صدایت را بشنوند چه صحبتی با آنان داری؟

● فرمانده حسیب:
گفتنی خاصی به رهبرم ندارم. گپ‌ها و برنامه‌های ما تنظیم است. ما منتظر قومانده او هستیم. رهبر ما جناب صاحب احمدخان مسعود است. هر امری کند به جای آورده می‌شود. ما در خدمت او هستیم. خون ما فدای وطن ما است. خون ما فدای مردم ما است. خون ما فدای آزادی ما است. توکل ما به خداوند است. منتظر گپ‌ها و برنامه‌های بزرگ آمر صاحب احمد
هستیم.

○ وقتی صدایت پخش می‌شود بسیاری از هم‌وطنان مهاجرت اظهار تمایل می‌کنند تا بتوانند به شما بپیوندند و در کنارتان بجنگند. با آنان چه صحبتی داری؟

● فرمانده حسیب:
پیام من به کسانی که ساز جنگ و ایستادگی در کنار نیروهای مقاومت دارند آن است که خداوند همیشه سربلند و پیروز و کامیاب داشته باشدشان. همین که ساز حضور در وطن و در جبهه مقاومت دارند برای من کمال افتخار است. فعلا مردم ما آماده هستند و نیازی به مهاجرین از سایر کشورها و هم‌زبانان برای جنگیدن در کنار ما نیست. هر وقت که ما از توان این کار برنیامدیم، از آنان کمک می‌خواهیم. بیایند و در کنار ما بجنگند. فعلا همه مردم آماده و منتظر امر جناب آمر صاحب احمد هستیم تا پلان و برنامه نهایی را بگویند و مردم نیز همراه می‌شود. شما نیز شاهد بعضی تحرکات و بعضی تظاهرات که پیش‌تر هم شد هستید. دیدید که احساسات مردم تا چه اندازه بالا بود.

○ حسیب جان اگر برخی کشورها مثل پاکستان یا آمریکا، طالب را به رسمیت بشناسند شما چه می‌کنید؟ آیا جنگ را خلاص می‌کنید؟

● فرمانده حسیب:
نخیر. جنگ ما برای آمریکا و پاکستان نیست. آمریکا و پاکستان در کشور ما صلاحیت ندارند [جایی که] آزادی ما زیر سوال برود. هویت ما و تاریخ ما زیر سوال برود. تاریخ ما خراب شده است. هویت ما خراب شده است. ما برای شرف و عزت مردم افغانستان می‌جنگیم. تا آزادی خود را نگیریم به مقاومت ادامه خواهم داد. حتی اگر یک نفر در این سرزمین زنده بماند مقاومت ادامه دارد. به فرمایش آمریکا و پاکستان نیست.
 
○ با آنهایی که به شما که فرزندانشان هستید، امید بسته‌اند، به شما که در کوه‌ها هنوز
مقاومت می‌کنید امید بسته‌اند، صحبت کنید...

● فرمانده حسیب:
پیامم به آنان این است که برای نیروهای مقاومت، برای مردم مظلوم و رنج‌دیده افغانستان، دعای خیر کنند تا مقاومت ما پیروز شود. تا مردم ما از این فقر و بیچارگی نجات پیدا کنند. صحبت دیگری ندارم. خداوند عزت و سربلندی نصیبشان گرداند که مردم افغانستان را دعای خیر می‌کنند و منتظر خبرهای خوش از افغانستان هستند.

○ در مورد خود شما بعضی داستان‌ها می‌گویند، یکبار خبر از شهادت شما می‌دهند، یکبار می‌گویند به تاجیکستان رفته‌ای و...

● فرمانده حسیب:
این گپ‌های نادرست است. من تقریبا شش یا هفت ماه است که از کوه پایین نیامده‌ام. به جز برنامه‌ای که در ارتباط با مقاومت در سطح ولایت پنجشیر داشتیم و در سرک پایین آمدیم، از پنجشیر بیرون نرفته‌ایم. این‌ها شایعات است. تقریبا چند روز پیش نیز یک سلسله گپ‌ها پخش شده بود که گویا من در ولسوالی پریان به شهادت رسیده‌ام. یا از افغانستان خارج شده‌ و برآمده‌ام. یک‌عده پشت سر همه گپ می‌زنند.

○ آیا مقاومت فقط در پنجشیر است؟

● فرمانده حسیب:
نخیر، مگر آوازه اندرآب‌ها، پروان و کاپیسا، سمنگان و بلخ و هزاره‌جات و دیگر جای‌ها را نشنیده‌اید‌ ما خرد و ریزان نیستیم. در تمام ۳۴ ولایت افغانستان به زور پروردگار به امکانات و همه چیز دسترسی داریم. دشمن بزودی خواهد دید که هر چیز که در دل ما است، برآورده می‌توانیم. انشاالله باز در یک وقت مناسب با ذکر جزییات با هم گپ می‌زنیم جعفریان صاحب. https://panjshirnews.com/vdccaeq082bqo.la2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

زنده باد ذال شار. کاش همه فرمانده‌ها حسیب جان بودند
همه دعاگویت هستند قومندان صاحب. بخیر باشی
آخرین عناوین